امروز صبح به مرگ فکر می کردم . به شکل های آن . به زشتی و زیبایی و ترس و وحشت از آن نبود. به مقطع زمانی و چگونگی آن فکر می کردم . به اینکه این حادثه چه وقت و چگونه اتفاق خواهد افتاد ؟ مرگ در بستر ، در اثر سقوط ، تصادف ، بیماری ، پرواز و شنا در دریا و حادثه در کوه و بیابان و هزاران هزار شکل دیگری که می توانست اتفاق بیافتد . حتی گاهی مناظر بسیار زیبایی که در سفرها و طبیعت گردی هایم دیده بودم مرا به اشتیاق واداشته بود تا چنان مکان هایی را برای آخرین خوابم آرزو کنم. بسیاری از مناطق که دیگر دست یافتنی نیست مگر در رویا . نمی دانم ! شاید بتوان پس از مرگ رویاهایمان را دنبال کنیم .شاید فرصتی باشد که دوباره به روی زمین برگردیم. و یا شاید مرگ رویایی شیرین تر از دنیای کنونی برای مان بیافریند که دیگر هیچگاه هوس بازگشت به این جهان را در سر نپرورانیم . هنوز نمی دانم مرگ آغاز است یا پایان، ولی من تمام رویاهایم را باخود خواهم برد. من رویاهایم را به همراه خواهم داشت . باور دارم که در جایی محقق خواهند شد .

من رویاهایم را به همراه خواهم داشت

حاج آقا بفرما نان کماج !

زیرپوشِ خوراک یتیمچه

، ,رویاهایم ,خواهم ,شاید ,نمی ,اتفاق ,رویاهایم را ,به همراه ,همراه خواهم ,من رویاهایم ,که دیگر

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش سایت moneyberds مانی بردز سایت پرنده ها تاریــــــخ حاج منـــــــــعم موتوربان سان اندرس شرح حال زندگی در آغوش آسمان رازیست... Magnifier داروخانه مینا Alpha-code